تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ترول و
آدرس
teroli.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
چیزمو ول کن!
- خودت چیزمو ول کن!
+ چیز خودمه!
- نخیرم، چیز خودمه!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کشمکش دو بچه موش سوسول ایرانی، تازه خارج از کشور رفته، بر سر یه تیکه "پنیــــــر
تقلب توانگر کند مرد را / تو خر کن دبیر خردمند را تاریخچه ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش راتکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه ی کودکان فلکبخت مکتب بود. لیک حسن از روی گــــشادی، چشمان چپش را بر روی ورقه یهمزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه ی فوق الذکر، دشت کند. این بود کهاولین تقلب تاریخ بشری زده شد. البته این تقلب با روش های فوق العادهابتدایی البته در مقابل ترفندهای کنونی صورت گرفت بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه یهمزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود زآن پس تقلب دوران طلاییخود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. ازجمله تقلب های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتوزدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جرزنیتعبیر میشود) را می شود نام برد
حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می رسانیم:
روش های نوشتاری: نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دخــــتر جلویی نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در ســـوراخ های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین و غیره
روش های با کلاسی: استفاده از ماشین حسابهای مهندسی استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس
روش های جوادی: خر نمودن یک فقره بچه خرخون خم کردن سر به روی ورقه ی طرف به صورت تابلو
روش بویایی: خودتان ماسک بزنین و یک بوی گند از خودتان در بکنین تا مراقب، جرات نزدیک شدن به شما را نکند
روش شیمیایی: بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید
توجه: اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن،اخراج شدن و تابلوشدن ندارد
سه تا دیوونه هم اتاقی بودن، یک روز خبر آوردن که دوتاشون بالا و پایین میپرن و میگن: ما سیب زمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم ولی سومی ساکت نشسته! رئیس تیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه سومی رو مرخص کنه. ازش پرسید: تو چرا با دوستات نمی پری؟ دیوونه سومیه هم میگه: آخه من کف ماهیتابه چسبیدم
-دوست پسر داری؟
-نه نه اصلا
-من دوست پسرتم ......واقعا که ..:(
-عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!!
- خوب داداشتم دیگه ، صبر کن خونه برسم من میدونم و تو...
شب جلو تلویزیون خوابم برده بود مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت
بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد
جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اینجا جای خوابه؟
منطقِ پدرو مادر از تحصیل در دانشگاه:
"این همه درس خوندی، درِ یه نایلون رو نمیتونی باز کنی!
باز یه سوالی مغزمو پریشون کرد چرا جمعه انقدر به شنبه نزدیکه، ولی شنبه انقدر از جمعه دوره؟؟
عمو زنجیر باف جان ضمن عرض سلام و خسته نباشید جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار یک گِلگی داشتم از حضورتون ... شما که زنجیر ما رو بافتی..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختی..؟ مشکلتون دقیقاً چی بود؟ مرض داشتید این همه زنجیر بافته شده رو پشت کوه انداختید؟
فقط یه ایرانی اونم از نوع تهرانی می تونه از دود شهر فرار کنه تا بره شمال هوای تازه تنفس کنه، بعد اونجا هی تند تند قلیون بکشه!
گوشيم زنگ خورد ، اسم رفيقم "رضا" افتاد گوشی رو برداشتم ، با يه صدای خسته گفتم : سلام بی شرف يه صدای کلفتی اومد : پدر بی شرف هستم ، بی شرف اونجا نيست؟
فقط یک زن ایرانی می تونه روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه و چند تادفتر هم پر کرده باشه و آخرش همون کوکوسبزی برای شوهرش درست کنه!
یادش بخير ما بچه بوديم ، يه دستمال کهنه اي ، لنگ ماشيني چيزي پيدا ميکردنميذاشتن لاي پامون بقچه ميکردن تا يه هفته بعد بازش کنن الان پوشک زدنواسه بچه با خروجي هوا از هردو طرف ، 8 لايه محافظ ، ويتامينه ، همراه باعصاره مالت ، 12 اير بگ ، کروز کنترل ، سنسور عقب ، تهويه مطبوع ، با ال سيدي... خلاصه فول آپشن ديگه ! از ال سي دي هم توشو نشون ميده ديگه لازمنيست را به را بازش کنن
هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز..
فردا یه عالمه کار داری،
قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالــــــــــــــتم راحت باشه
کافیه یه روز اتفاقی یه جوراب سوراخ بپوشین . اگه شده اتوبان رو موکت کنن یه جوری میشه که تو مجبور شی کفشتو دربیاری
میخواستیم بریم عروسی (2سال پیش) گفتم من نمیام امتحان دین و زندگی دارمیهو پدرم زد پشت گردنم گفت اخه پدرسوخته تو دین داری تا زندگی داشته باشیهیچی دیگه تو عمرم اینقدر قانع نشده بـودم رفتم عروسی پدر قانع کننده ایداریم ما چه فکر کردی!
ی بار داشتیم با دوستامون از دبیرستان بر میگشتیم چندتا دختر از جلو میومدن (دبیرستانی) ب یکیشون گفتم در کیفت بازه ! بنده خدا 10 ساعت داره کیفوبالا پایین میکنه! ما هم داریم غش میکنیم از خنده! بعدش دختره میگه شاید باشما بوده!!! یدفه کل دخترا کیفاشونو دراوردن با دقت بررسی کردن!!! ما : ((= دخترا : )): ملت تو خیابون: O: فکر کنم امریکا باید 4-5 سال پیش حمله میکرد !!!
چند روز پیش تولدم بود، جشن گرفته بودیم. دختر خواهرم 4 سالشه، گفت دایی میخوام به مناسبت تولدت برات شعر بخونم. این شعر تقدیم به تو. گفتم بخون دایی. قیافه من در اون لحظه: ^_^ گفت: سلام سلام عزیزم / گوساله تمیزم دمبت سفید و آبی / پشکل نریز رو قالی شما هم از این فک و فامیل ها دارین ؟؟