fUn ClUb
 
بخندید ولی نظر یادتون نره!

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:جوک, توسط پویا

از يك ديوونه ميپرسن چرا ديوونه شد ي؟ ميگه : من يه زن ي گرفتم كه يه دختره 18 ساله داشت، دختر
زنم با بابام ازدواج كرد، در نتيجه، زن من، مادرزن پدرشوهرش شد، از طرفي دختر زن من كه زن بابام بود،
پسري به دنيا آورد كه ميشد برادر من و نوه ي زنم،پس نوه ي منم ميشد، در نتيجه من پدربزرگ برادر
ناتني خودم بودم،چند روز بعد زن من پسر ي به دنيا اورد كه زن پدرم، خواهر ناتني پسرم و مادربزرگ او
شد،در نتيجه پسرم، برادر مادربزرگ خودش بود، از طرف ي چون مادر فعلي من يعني دختر زنم،خواهر پسرم
بود، در نتيجه من خواهرزاده ي پسرم بودم!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






.: Weblog Themes By Pichak :.


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 402
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 402
بازدید ماه : 478
بازدید کل : 109353
تعداد مطالب : 193
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1




Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت



با اين دكمه كاري نداشته باشيد!!

بهترين كدها در صبادانلود

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • دانلود فیلم